کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کنسلش کن رفتنو

خواهشم اینه بمون و کنسلش کن رفتنو

یا اگه می خوای بری اینبار نفرین کن منو

اینقدر سرت رو پایین نگیر آتیشم نزن

این تو و این تیغ و شاهرگ هر چقدر می خوای بزن

تیغ و بردار دستهامو خط خطی کن تلافیه

عمری من زدم به قلبت تو نگفتی کافیه

تو رو به خدا قسم اونطور نگاه نکن به من

لااقل چیزی بگو فحشی بده،حرفی بزن

عزیزم دست هات نلرزه تیغ اولو بزن

واسه ی خیانت ها و بی محلی های من

تیغ دوم رو بزن بزار بریزه آبروم

من خیانت کردم اما تو نیاوردی به روم

سه و چار و پنج و شیش تیغ ها رو پشت هم بزن

وقت جون دادن من وایسا تو چشمام زل بزن

شاید اون لحظه ببینی اشک چشمای منو

بیا با هم آشنا کن تیغ و رگ های منو

نکنه هنوز مهمم ، چرا گریه می کنی؟

حالا وقتشه بیای و منو راحتم کنی

اگه باز منو ببخشی دل بسوزونی برام

با چه رویی زنده باشم از خجالتت درآم

بزار با دستای پر مهر تو رو به قبله شم

اونطوری شاید قیامت با تو روبرو بشم

توی این دنیا نشد ازت نگهداری کنم

شاید اون دنیا بتونم واسه تو کاری کنم

تیغ رو دستت دادم اما عزیزم یادت نره

درد این سکوت تو از درد تیغ هم بدتره

نکنه فهمیدی مثل خون تو رگ های منی

که نه میتونی بری، نه تیغ رو راحت می زنی

نکنه می خوای ببخشی؟، نه تو رو خدا بزن

اگه بخشیدی عزیزم هی نگاه نکن به من

تو که از خونم گذشتی تو که بخشیدی منو

خواهشاً پیشم بمون و کنسلش کن رفتنو

خواهشم اینه بمون و …

نظرات 1 + ارسال نظر
یاسی چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:38 ب.ظ http://nafasgir-311.blogsky.com

سلام...
بله این ترانه مجید خراطها خیلی جالبه...
البته فقط متنش.....
خوشحال میشم به منم سر بزنید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد