کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

واسه اونی که دوستش دارم از اعماق وجودم

سلام!

حال همه ما خوب است

ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور

که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند ...

با این همه عمری اگر باقی بود، طوری از کنار زندگی می گذرم

که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد، نه این دل ناماندگار بی درمان!

تا یادم نرفته است بنویسم، حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود

می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است

اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی

ببین انعکاس تبسم رویا، شبیه شمایل شقایق نیست !

راستی خبرت بدهم؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام

بی پرده، بی پنجره، بی در، بی دیوار... هی بخند !

بی پرده بگویمت، چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد

فردا را به فال نیک خواهم گرفت

دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سپید، از فراز کوچه ما می گذرد

باد بوی نامه های کسان من می دهد

یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری !؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد