دیشب خواب عجیبی دیدم
دیدم ازدواج کرده ای و هنوز دلبسته منی
دیدم همسرت اهل تهران است و کارش خرید کتابخانه است و فروش کتابها
دیدم تو چنان میلی به من داری و دیوانه وار من را دوست داری
چه رویای جالبی بود
هرچه بود هم تو مرا دوست داشتی و هم من