کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

این هم به بهانه مادر بزرگم

یاد هست اولین بار که قرار بود 6 صبح بهت زنگ بزنم خواب موندم. بهم اس داده بودی خسمبه؟

یادته؟ یادته خونه کی بودم؟

یادته دلم میخواست تو رو ببرم اونجا؟

صاحب خونه یه ماهی هست که رفته!

من رو تنها گذاشت و رفت. میدونی چیه؟!

تو اگه دعاش میکردی میموند. ولی تو با من قهر بودی و دعا نکردی.

و اون هم غزل خداحافظی رو خوند و رفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد