کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

بی معنایی

وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم. وقتی پیدایش می کنیم دنبال عیبهایش  

می گردیم.وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم... وباز تنهاییم 

سوت و کور

شاید تنهایی من در ظلمت شب بود که این کلمه بی جان پر از روح را ساخت

شاید هم گریزی بود بر هزار راز نهان که بگوید راز تنهایی سکوت را و بگوید چه رازیست در سوت و کور خانه.

آری حال میدانم سوت و کور یعنی چه...

یعنی سکوت و تنهایی کنار وحشت یک راز نهان...

نگو قراره که دیگه یه لحظه پیشم نباشی نمیذارم یواش یواش هم رنگ سایه ها بشی

دسته گلاتو نمیخوام خاطره هاتو نمیخوام خودت که بهتر میدونی که من فقط تو رو میخوام

گلای باغچه رو برات تک تک و از شاخه چیدم ببین چقدر جون میکنم بهت بگم دوست دارم

سوت و کوره خونه وقتی وجودت کنارم نیست نده آزارم که بی تو طاقتی تو این تنم نیست

بی تو زندگیم چی میشه شور عاشقیم چی میشه تو که داری میری اما سرنوشت من چی میشه؟

عطر و نگاه

دیدی تا حالا اگر کسی رو دوست داشته باشی دلت نمیاد اذیتش کنی؟دلت نمیاد شیشه دلش رو با سنگ زخم زبون بشکنی؟دلت نمیاد ازش پیش خدا شکایت کنی حتی اگر بره و همه چیزو با خودش ببره...

حتی اگر از اون فقط های های گریه ی شبانت بمونه و عطر آخرین

نگاهش...

حتی اگر بعد از رفتنش پیچک دلت به شاخه نازک تنهایی تکیه کنه دیدی؟

هر گوشه و کنار شهر هر وقت کسی از کنارت رد میشه که بوی عطرش

رو میده چه حالی میشی؟

 بر میگردی و به اون رهگذر نگاه میکنی تا مطمئن بشی خودش نبوده....


نامه ای به رنگ زمستان

ای کاش اینقدر خوب بوده باشم که یادم همیشه باهات باشه. مراقب خودت باش ... خدا به همراهت

این تنها قسمتی از پیامک عزیزترینم در زندگی بود کسی که یک عمر با بدترین الحان باهاش صحبت کردم کسی که در مقابل هر بدی جز خوبی ازش ندیدم کسی که ازش آب خواستم چشمه برایم آورد کسی که جانش را، عمرش را و تمام زندگیش را به من هدیه کرد. این بار می روم و دیگر با خاطراتم زندگی می کنم و او را به خاطر خودش و به خاطر خواسته اش تنها می گذارم امیدوارم روزی این مطلب را بخواند و بداند که عزیز بوده و خواهد بود و این را بداند که اگر از آسمان بهترین را برایم پیشکش کنند جای م.ع را برایم نخواهد گرفت . دوستش دارم تا ابد و برایش آرزوی سلامتی جسمی و روحی می کنم. و می دانم چون جز زحمت برایش کاری دیگر نکرده ام و خوبیهایش را با بدی جواب داده ام جسم نازنینش را معذب کرده ام گرچه خود به این جمله اعتقاد ندارد. فدای چشمان زیبایش.