من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی
سلام آقایی(شرمنده یاد قدیما می کنم)
وبلاگ جدیدت مبارک
شما اولین نفری بودی که تولدمو بهم تبریک گفتی
واقعا خوشحالم کردی
ممنونتم یه دنیا
نمی تونم جز دعا سر سجاده ای که یه مهر امین و یه تسبیح زرد و یه انگشتر مردونه همیشه تزیینش می کنن کار دیگه ای کنم
اما دلم می خواست فقط یه جمله مثل حرفهای خودت برام می نوشتی
نه این همه نوشته های کتابی و چی و چی و چی
اما بازم ممنونتم
موفق باشی
بای