کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

از بس نوشتم و  پاک کردم ... خسته شدم !

 

از بس دروغ شنیدم و نامردی دیدم حالم گرفته شده !

 

از بس محبت دیدم و با ناباوری ، توخالی دیدمشون دلم شکسته !

 

توی دلم پر شده از یه دنیا حرف ، اما نمی تونم بگم .

 

یه عالم دیگه توی ذهنمه و واژه هایی از یه دنیای دیگه می نویسم .

 

مگه تفاوت بین درون و برون انسان چقده ؟

 

یعنی تا اینحد ذهن و روح آدما با حقیقت دنیای واقعی شون فاصله داره ؟

 

نمیدونم این جمله ها رو هم باید پاک کنم یا نه !

 

خیلی خسته ام ! از همه چی !

 

چرا با این همه زحمت ، هنوز هم اتفاق ها روتین میشه ؟

 

دلم گرفته !

 

یعنی میشه فردا یه روز تازه باشه ؟!

 

دلم میخواد پر بزنم و اونقدر توی آسمون اوج بگیرم که دیگه جاذبه هم نتونه برم گردونه .

 

اما بال کو ؟!

نظرات 1 + ارسال نظر
دختر ماه پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ب.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

فکر کنم زیاد سخت میگیری دوست عزیز!!!اگه من گفتم که حسم رو بیان کردی چون این یه اصطلاحه بین وبلاگ نویس ها!!!وقتی حس یا ایده ی نوشته هاشون بهم نزدیکه!وگرنه در عمق احساس شما شکی نیست!!یا به قولی بر منکرش لعنت!!!برای تبادل لینک هم آماده ام!!البته اگر با این نظرات مشکلی نداشته باشی!!موفق باشی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد