مث اون موج صبوری که وفا داره به دریا
تو مهی مثل حقیقت مهربونی مث رویا
تو مث اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر
مث اون حرفی که ناگفته می مونه دم آخر
مث برق دوتا چشمی توی یک قاب شکسته
مث پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته
تومث چشمه ی آبی واسه تشنه تو بیابون
مث یه آشنا تو غربت واسه یه عاشق مجنون
تو مث یه سرپناهی واسه عابر غریبه
مثه چشمای قشنگی که تو حسرته یه سیبه
یه روزی بیا تو خوابم بشو شکل یه ستاره
توی خواب دختری که هیچ کس و جز تو نداره
مث یه تولدی تو مث تقدیر مث قسمت
مث الماسی که هیچ کس واسه اون نذاشته قیمت
مث نذر بچه هایی مث التماس گلدون
مث ابتدای راهی مث آیینه مث شمعدون
بیا مثل اون کسی شو که یه شب قصد سفر کرد