کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

کلبه تنهایی

دست نوشته های شخصی

همخون یا همخونه!!!

من همخونتو ول کن

با وجود من وداع کن

دارم از این خونه می رم

تو فقط منو دعا کن

یا بمون منم بمونم

یا بزار نیستی ،نباشم

لااقل اشکهامو پاک کن

زشت ِ اینجوری جدا شم

بعد رفتنم از اینجا

زندگی از هم می پاشه

در و همسایه به طعنه

می گن جاش خالی نباشه

راستی عکسم رو دیواره

اونم از خودت جدا کن

اگه دلتنگ شدی روزی

در و دیوار و نگاه کن

یادگاری ندارم

که مبادا جا بزارم

جلومو بگیر بمونم

آخه من جایی ندارم

کاش می شد فقط یه هفته

دیگه با من سر می کردی

به قول خودت روزهاتو

پیش من هدر می کردی

مگه می شه وقتی نیستم

چشم هاشو رو هم بزاره

واسه من خبر میارن

که فلانی بی قراره

یعنی الان تو خیابون

داره دنبالم می گرده؟

باز خیالاتی شدم

این خیابون ها چه سرده؟

انگار جدی جدی بی تو

یه فقیر کوچه گردم!

با اینکه رفتم ولی باز

بگی برگرد بر می گردم!

به خدا قسم که بی تو

یه فقیر کوچه گردم

گرچه مغرورم ولی تو

بگی برگرد برمی گردم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد